سیاست خارجی پیامبر(ص) در زمانی که زمامدار بود
کد خبر: 4154891
تاریخ انتشار : ۲۳ تير ۱۴۰۲ - ۱۷:۰۱

سیاست خارجی پیامبر(ص) در زمانی که زمامدار بود

زندگانی پیامبر اعظم(ص) از حیث سیاست و مشی سیاسی بسیار قابل مطالعه و درس‌آموزی است. آن حضرت با شریعت جدیدی که از جانب خدای سبحان به آن مبعوث شد، دین جدید و نظام حکومتی تازه و بدیعی را در سرزمین جزیرة العرب پی‌افکند که از آغاز نیز منحصر به این سرزمین نبود، همچنان‌که در کمتر از نیم قرن از آن فراتر رفته، بلاد ایران، شام، مصر و مغرب را درنوردید و تا قلب آندلس پیش رفت.  

پیامبر(ص)مطالعه عملکرد پیامبر در دوران به دست گرفتن قدرت سیاسی در مدینه و تشکیل حکومت، برای حاکمان و قدرتمندان کشورهای اسلامی بهترین نمونه از اخلاق قدرت و رفتار مطلوب حاکمان اسلامی را ارائه می‌دهد. این مطالعه و درس‌آموزی، نه فقط از دید مسلمانان بلکه از دید هر کس که دستی در سیاست دارد یا درباره فلسفه سیاسی مطالعه می‌کند، قابل تأمل است. مبارزه ثمربخشی که پیامبراکرم(ص) در دوران جاهلیت و در سرزمینی که فرسنگ‌ها با علم و تمدن آن روز بشری فاصله داشت، آغاز کرد و الگوی حکومتی موفقی که ارائه داد، بهترین نمونه برای مطالعات عمیق بر روی مباحث مربوط به شیوه آغاز و پیگیری مبارزات سیاسی است.

نظر گرفتن ویژگی‌های محیطی در تحلیل سیاست خارجی دولت اسلامی زمان پیامبر(ص) امری ضروری است و این مسئله مستلزم آشنایی با قدرت‌ها و حکومت‌های مهم آن دوره است. سیستم بین‌المللی آن روز را دولت‌های بزرگ ایران و روم و دولت‌های کوچک منطقه و نیز قبایلی که خصوصیت دولت را داشتند، تشکیل می‌دادند، بنابراین بررسی شرایط و موقعیت دولت‌های منطقه‌ای بزرگ آن زمان تصویری را از جهان در عصر پیامبر نشان می‌دهد. 

ویژگی های سیاست خارجی پیامبر اکرم(ص)

عدم جنگ‌افروزی در عین ایجاد و حفظ آمادگی نظامی

از جمله اتهاماتی که پاره‌ای از نویسندگان و تحلیل‌گران تاریخ اسلام بر این دین الهی و الگوی تمدن بشری انسانی وارد می‌کنند، آن است که اسلام سوار بر شمشیر به پیش رفته است. این اتهام، به هیچ وجه بر عملکرد پیامبراعظم انطباق ندارد، بلکه تحرکات نظامی رسول خدا(ص) در شهر مدینه، با فاصله زمانی اندکی از تشکیل دولت اسلامی، چند هدف را تعقیب می‌کرد: هدف اول، ایجاد همدلی بیشتر میان اقشار و گروه‌های مختلف مردم تابع این حکومت بود. هدف دوم، آشنایی مهاجران با سرزمین یثرب و احوال جغرافیایی پیرامون آن بود تا در صورت نیاز و هنگام حمله دشمنان، رزمندگانی که از مهاجران در لشکر اسلام به صحنه‌های نبرد گسیل می‌گردند، نسبت به پستی و بلندی‌های سرزمین، و نقاط استراتژیک آن شناخت کافی داشته باشند. هدف سوم، تمرین‌های موسمی برای ایجاد و حفظ آمادگی رزمی در میان مردم تحت حاکمیت رسول خدا(ص) و چهارمین هدف، ناامن کردن مسیر حرکت کاروان‌های تجاری مشرکان مکه بود. 

پایبندی به تعهدات در عین قدرت بر نقض عهد

از نکات برجسته‌ای که در تاریخ صدر اسلام به چشم می‌خورد، پایبندی پیامبراکرم مؤسس و زمامدار حکومت اسلامی، نسبت به تعهدات و پیمان‌هایی است که با گروه‌ها و قبایل مختلف بسته شده بود. بسیاری از این پیمان‌ها مربوط به دوران ضعف اولیه مسلمانان و بی‌پناهی دولت اسلامی بوده که هرگونه همدلی سایر قبایل برای مسلمانان مایه دلگرمی و قوت قلب بود، لکن در دورانی که با ایثار و مجاهدت‌های رزمندگان اسلام، در کنار قدرت منطق مبتنی بر فطرت انسانی تعالیم آسمانی این دین الهی و در سایه درایت و راهبری پیامبر اکرم(ص) دولت اسلامی در اوج قدرت و اقتدار به سر می‌برد، دیگر پایبندی به این تعهدات و پیمان‌ها نه تنها مایه تقویت حکومت اسلامی نبود، بلکه گاه جلوی پاره‌ای از تصمیمات لازم در پیشبرد اهداف دولتی را هم سد می‌کرد. 

عفو و عدم انتقام از دشمنان پس از غلبه بر آنها

انتقام گرفتن از دشمن پس از غلبه یافتن بر او امری است که در تمامی جنگ‌ها اتفاق می‌افتد. در همه جا لشکر شکست خورده و فرماندهان آن از کمترین حقوق انسانی برخوردارند و این واقعیت دردناک و ضد بشری تا جایی رواج یافته و موجب نگرانی و دغدغه فکری ملت‌ها بوده است که جامعه جهانی و نهادهای بین المللی مجبور شده‌اند برای سامان بخشیدن به وضعیت شکست خوردگان در جنگ‌ها ضوابطی را تعیین کنند و دادگاه‌های بین‌المللی از حقوق انسانی مغلوب‌شدگان حمایت کنند. این مسئله، با این‌که دارای قوانین پذیرفته شده توسط اغلب تمامی کشورهاست، اما هنوز هم در عمل همان است که بود، نه کنوانسیون‌ها و پروتکل‌های بین‌المللی دردی را دوا کرده است و نه سازمان‌های جهانی توانسته‌اند تغییری ایجاد کنند، اما داستان پیروزشدگان در جنگ، در اخلاق سیاسی پیامبراعظم(ص) به گونه دیگری است. اخلاق پیروزی در اینجا مبتنی است بر عفو و گذشت، نه انتقام‌گیری و عقده‌گشایی. رسول گرامی اسلام هم با اسیران جنگی چنین برخوردی داشت و هم با فرماندهان لشکر دشمن که تسلیم ایشان شده

اهداف سیاست خارجی پیامبر(ص) 

تشکیل نظام توحیدی در جهان 

توحید و تشکیل نظام توحیدی در جهان هدف اصلی سیاست خارجی پیامبر اسلام بود و دعوت اولیه آن حضرت در دوران دعوت سری و همگانی بر توحید و یگانگی خداوند استوار بود. روزی که سران قریش سیاست تطمیع را در پیش گرفتند و از ابوطالب خواستند تا از پیامبر(ص) بخواهد دست از مخالفت با آن‌ها بردارد، رسول خدا(ص) آن‌ها را به توحید و پرهیز از بت پرستی فرا خواند. هنگامی‌که پایه‌های اسلام در میان بستگان نزدیک پیامبر(ص) و سپس قوم عرب، قوی و مستحکم شد، پیامبر مأموریت گسترده‌ای یافتند و مأمور انزار جهانیان شدند و به خاطر همین مأموریت بود که پیامبر(ص) نامه‌هایی به سران بزرگ جهان آن روز در خارج از جزیره عربستان نوشتند. 

اقامه قسط و عدالت 

برقراری قسط و عدالت را می‌توان به عنوان یکی از اهداف مهم سیاست خارجی پیامبر اعظم (ص) به شمار آورد، چنانچه فلسفه بعثت پیامبران و تشریع ادیان به منظور تحقق قسط و عدل به مفهوم وسیع کلمه در نظام حیات انسان بوده است. 

پیامبر(ص) عدالت را ضامن بقای جامعه می‌دانستند و توجه و اهتمام فراوان ایشان به آن به عنوان یک اصل اساسی درسیاست‌ها و روش آن حضرت حتی در قبل از اسلام نیز مشاهده می‌شود. بررسی تاریخ جنگ‌ها نشان می‌دهد که جنگ‌های پیامبر اسلام همواره حالت تدافعی داشته و در قبال پیمان‌شکنی و تجاوزی که دشمنان روا می‌داشته‌اند، صورت می‌گرفت، زیرا هدف غایی اسلام، سعادت و کمال بشری است و برای نیل به سعادت، مسائلی، چون عدالت اجتماعی ضروری است، بنابراین اگر سعادت و کمال بشری در پرتو اسلام و اندیشه‌های الهی تحقق می‌یابد، نشر احکام و تعالیم اسلامی مهم‌ترین گام در راستای تحصیل سعادت است، از این رویه در سیاست خارجی آن حضرت به خوبی مشهود است. 

ابلاغ دین و رساندن آیات الهی 

یکی از اهداف سیاست خارجی پیامبر(ص) ابلاغ دین و رساندن آیات الهی به اقصی نقاط جهان بوده است. همانگونه که در قرآن کریم اشاره شده «و اوحی الی هذا القرآن لانذرکم به و من بلغ؛ این قرآن بر من وحی شده تا شما و تمام کسانی را که سخنان من در طول تاریخ بشر و پهنه زمان و در تمام نقاط جهان به گوش آن‌ها می‌رسد، از مخالفت فرمان خدا بترسانم.» توجه به کلمه «و من بلغ» (به تمام کسانی که این سخن به آن‌ها می‌رسد) رسالت جهانی قرآن و دعوت عمومی و همگانی آن را اعلام می‌دارد. بر این اساس یکی از اهداف مهم سیاست خارجی پیامبراعظم (ص) دعوت تمامی مردان آن روزگار به اسلام بود. پیامبر(ص) نه تنها مردم مکه، حجاز و شبه جزیره عربستان را به اسلام دعوت کر،د بلکه طبق فرمان خداوند دعوت خویش را حتی به خارج از شبه جزیره عربستان از ایران تا روم و مصر و حبشه و دیگر کشور‌های وقت رساند.

نفی سلطه و دفاع از مظلوم 

استقرار جامعه مطلوب اسلام و روابط انسانی مقبول دین مستلزم روابط اجتماعی و بین‌المللی سالم و به دور از ظلم است. جامعه‌ای که به سوی سعادت حرکت می‌کند ناگزیر است هر نوع روابط ناعادلانه و تبعیض‌آمیز را نفی و به جای آن روابط سالم و به دور از ظلم و رعایت حقوق همگان را جایگزین کند. از این‌رو دین اسلام نه تنها ظلم را منع می‌کند، بلکه پذیرش ظلم و زیر بار ظلم رفتن را نیز محکوم می‌کند و برای آن مجازاتی سخت قائل می‌شود. رعایت این مسئله در رفتار سیاست خارجی پیامبر (ص) به خوبی مشهود است. از پیامبر گرامی اسلام(ص) نقل شده که فرمودند: «الاسلام یعلوا و لا یعلی علیه» این حدیث نبوی یکی از مستندات عزت اسلام و مسلمین در مقابل سلطه‌جویی و سلطه‌خواهی بیگانگان است و به همراه قاعده نفی سبیل در زمینه سیاست خارجی و روابط مسلمانان با کفار بر تمامی قرارداد‌ها و قوانین حاکم است و نقش کلیدی دارد.

ایجاد امنیت و صلح

گفته شد که یکی از مهمترین اهداف ارسال پیامبران برقراری قسط و عدالت می‌باشد و این مسئله در معنای واقعی خود، صلح و امنیت را به همراه داشت. از این‌رو نوعی تلازم و رابطه دو سویه میان استقرار صلح و عدالت وجود دارد چنانکه جنگ، ناشی از تعدی، برتری‌جویی و تمامیت‌خواهی است و در شرایطی که این مسائل تعدیل و تحت کنترل در جامعه با صلح و همزیستی مسالمت‌آمیز قرین خواهد بود. قرآن کریم بعد از اشاره به دو گروه مؤمنان بسیار خاص و منافقان مفسد، آنها را به صلح و سلام و تسلیم در برابر فرمان خدا دعوت می‌کند.

منابع:

کتب «تاریخ تحلیل اسلام»، «سیاست خارجی پیامبر (ص)» و تفسیر نمونه

   
انتهای پیام
captcha